پرده اول
هر روز با هم جنگ و گریز دارند؛ هر روز دعوا هر روز قهر هر روز اظهار گله و ناراحتی میگویند با هم تفاهم نداریم می گویند زندگی مشترک برایمان جهنم است. میگویند به خاطر تو در زیر یک سقف زندگی میکنیم و من خسته شده ام از این همه جنگ و گریز خسته شده ام از احساس عذاب وجدان از اینکه فکر میکنم به خاطر من والدینم این همه رنج و عذاب را تحمل میکنند و در نهایت این احساسات منفی مانع از این می شود که بتوانم تمرکز لازم را داشته باشم و درس بخوانم هر وقت که پای کتاب و درس مینشینم چهره غم زده و در هم والدینم جلوی چشمانم می آید و گاه زمانی به خودم می آیم که میبینم مدت هاست که به یک صفحه کتاب خیره شده ام اما هیچ چیز نخوانده ام
پرده دوم
تو به هیچ جا نمی رسی.» آن قدر این جمله را از پدرم شنیده ام که هر وقت میخواهم کاری انجام دهم ناخوداگاه در گوشم متعکس می شود و دست و پایم سست میگردد. در نظر ،پدرم من جوانی دست و پا چلفتی هستم که هیچ کار مفیدی از دستم بر نمی آید. دیگر خودم هم باورم شده است و نسبت به خودم و توانایی هایم بدبین شده ام از سوی دیگر از پدرم متنفر شده ام از اینکه هیچ وقت لبخند و نگاه مهربان او را ندیده ام دلگیرم و از اینکه گوشم با جمله های محبت آمیز او آشنا نیست و فقط انرژی منفی به من میدهد عصبانی ام
آخر وقتی او میگوید من میدانم که تو در کنکور موفق نمیشوی چطور میتوانم درس بخوانم و موفق شوم؟ وقتی نزدیک ترین فرد به من به تواناییهای من شک دارد چطور میتوانم به خودم اطمینان داشته باشم؟
در حال حاضر من و پدرم مثل دو بیگانه در یک خانه هستیم و تحمل دیدن یکدیگر را نداریم و سر کوچکترین مسأله بحثمان میشود. برای همین ترجیح میدهم که کمتر او را ببینم و وقتی وارد خانه میشود به اتاقم میروم و در ذهنم او و کارهایش را توبیخ می کنم.
بسیاری از جوانان مشکلاتی از این قبیل دارند که اگر بخواهیم برایتان ذکر کنیم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود؛ حتی برخی از جوانان مشکلاتی بسیار شدیدتر از آنچه ذکر شد. دارند. درست هم این است که ما همیشه در خاطر داشته باشیم که افرادی با مشکلاتی چند برابر ما هم در جامعه وجود دارند و ما بدترین وضعیت را نداریم میخواهیم بگوییم که هر گاه به مشکلات و سختیهای گذشته حال و حتی آینده تان می اندیشید و با آنها مواجه میشوید ذهن و فکرتان را معطوف افرادی کنید که در مقایسه با شما وضعیت بدتری دارند.
شاید بگویید که چنین نمونه هایی را نمیشناسید؛ ولی مطمئن باشید که افرادی با وضعیت بدتر از شما که گاهی ممکن است حتی قادر به شنیدن مشکلات آنها هم نباشید فراوان هستند.
هر گاه سختی ها برای شما غیر قابل تحمل شد بنشینید و نعمت ها ارزشها توانمندیها و موفقیت های گذشته و حال خود را روی کاغذ بنویسید تا احساس یأس و ناامیدی بر شما غلبه نکند و غم و اندوه شما را فرا نگیرد. نگویید که ظرفیتم تکمیل شده است؛ زیرا انسان بیش از آنچه گمان میکند توانمند است؛ پس در مقابل ناملایمات هرگز احساس ضعف و سستی نکنید و غم ها و غصه های آینده تان را به مشکلات کنونی خود اضافه نکنید؛ چرا که این موارد نه تنها به حل آنها کمک نمی کند. بلکه اراده تان را ضعیف میکند و توانتان را در مقابله با مشکلات نیز کاهش می دهد. بهتر است در کاغذی دو ستون تعیین کنید در یک ستون موفقیتهای گذشته و در دیگری توانمندی ها و نعمت های خود را با ذکر نمونه بنویسید و هر روز آن را مطالعه کنید و در روزهای بعد اگر توانمندی یا موفقیت دیگری را به خاطر آوردید یا به تازگی آن را کسب کردید آن موفقیت را نیز به این لیست اضافه کنید و روزهای بعد آن را به یاد آورید
هر وقت از والدینتان عصبانی شدید. زمانی را به تنهایی بگذرانید. احساساتتان را یادداشت کنید چند نفس عمیق بکشید و وقتی که آرام شدید، با آرامش و مهربانی با والدینتان حرف بزنید؛ مثلا بگویید: «پدرا معذرت می خواهم وقتی به من توجه نمی کنید و توانمندی های مرا نادیده میگیرید عصبانی میشوم؛ چون فکر میکنم که هیچ ارزش و اهمیتی برایتان ندارم» خواستان باشد. که از کلمات غیر محترمانه استفاده نکنید و حتی اگر احساس میکنید که تقصیری هم به گردنتان نیست عذرخواهی کنید و سعی کنید که با گذشت باشید. باز هم تأکید میکنیم که از داد زدن سر والدینتان و بد و بی راه گفتن به آنها خودداری کنید. انجام این کار همه چیز را بدتر می کند.
در ضمن بسیاری از جوانان فقط از دریچه ذهن خودشان به این عدم تفاهم نگاه می کنند و هیچ وقت خود را جای والدینشان نمی گذارند. به راستی آیا همه اشتباهات را تنها آنها انجام می دهند؟ آیا آنها متعصب و نا آشنا با نحوه برخورد با نوجوانان هستند و شما با آنها برخوردی صحیح و مؤدبانه دارید؟ آیا به موقع صحبت کردن و چگونه حرف زدن با آنها را بلدید و توجه دارید که گاه آنها با مشکلات و معضلات بزرگی روبرو میشوند و دلیل عدم توجه آنها به شما درگیری شدید ذهنی شان است و این گونه نیست که به شما بی اعتنا باشند یا برایتان ارزشی قائل نباشند؟ آیا شما محبت و علاقه خود را به آنها نشان داده اید یا منتظر هستید که تنها در زیر باران محبتشان قرار گیرید و آنها یکجانبه به شما عشق بورزند و انجام این کار را یک وظیفه برای آنها می دانید؟ کمی عادلانه تر قضاوت کنید و همه اشتباهات را به گردن والدینتان نیندازید. مطمئن باشید که جوانه محبت به سرعت رشد می کند و نتیجه آن را به زودی در برخوردهای والدینتان خواهید دید.
اما برویم سراغ درس خواندن و اینکه چگونه در محیطی که افرادی از خودشان انرژی منفی پخش می کنند میتوان خوب درس خواند دوستان عزیز باید پذیرفت که زندگی ما افکار ماست؛ پس برای یک زندگی بهتر باید افکار بهتری داشت؛ یعنی نباید اجازه بدهید که زندگیتان از بیرون شکل بگیرد. همچنین نباید اجازه بدهید که گردبادها شما را به هر سمتی که می خواهد بکوبد و در نهایت شما را له کند. وقتی اراده و روحیه خود را به یک چشمه همیشگی که همان انرژی از درون خودتان است وصل کنید همیشه اراده و روحیه ای سرسبز خواهید داشت و موفقیت از آن شما خواهد بود.
برای مثال میتوان به (ماتسوشیت) بنیان گذار و متحول کننده لوازم خانگی و الکتریکی پاناسونیک اشاره کرد. او هیچ گاه به دانشگاه نرفت در سنین کودکی پدرش را از دست داد و از نظر جسمی چنان ضعیف بود که تقریباً همه پیش بینی می کردند که او دیر یا زود در اثر بیماری خواهد .
مرد. وی همیشه در حال سرفه کردن بود و على رغم ضعف جسمانی شدید چون برادر دیگرش در اثر بیماری فوت کرده بود، عملا تأمین معاش و زندگی خانواده اش به دوش او بود. وی تنها نان اور خانواده شد و با سیم کشی ساختمان به تأمین ما يحتاج خانواده مشغول گردید؛ اما باورهای قوی به او کمک کرد که بنیان گذار یکی از بزرگترین شرکتهای ژاپنی شود کتاب سرگذشت او فقط در ژاپن برای میلیونها ژاپنی الهام بخش بوده است. البته وقتی دیگران ما را تشویق میکنند خوب است ولی آن تشویق همچون یک باران فصلی لحظه ای کوتاه غیر قابل پیش بینی و تقریباً خارج از کنترل است؛ پس به آن امید نبندید و به جای آن بکوشید که سرچشمه تشویق و انرژی را در خود کشف کنید و از درون پرانرژی باشید این چشمه تا زنده هستید هم برای خودتان و هم برای دیگران سرسبزی و طراوت به ارمغان می آورد و حتی بعد از رفتن به دیار باقی همچنان برای دیگران الهام بخش است.
هر گاه سختی ها برای شما غیر قابل تحمل شده بنشینید و نعمت ها، ارزش ها، توانمندی ها و موفقیت های گذشته و حال خود را روی کاغذ بنویسید تا احساس یأس و ناامیدی بر شما غلبه نکند و ما را فرا نگیرد. نگویید که ظرفیتم تکمیل شده است. انسان بیش از آنچه گمان می کند، توانمند است.
کانال تلگرام
https://t.me/+WF5xjYX3YagzMmI0
اینستا
@7ostad